کد خبر: ۱۳۹۶۷۴
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۵
گروه استان‌ها- عشق و علاقه به یک مقوله خاص سن و سال نمی‌شناسد و فقط مهم این است که با تمام توان آن را دنبال کنی؛ سینما نیز از این قاعده مستثنی نیست.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، برخی چیزها از کودکی با انسان همراه است مثل علاقه به یک مقوله خاص مثل کتاب، سینما و یا یک ورزش خاص و علاوه بر این بعضا در آن استعداد خاصی نیز داری که سبب می‌شود در نوجوانی و بزرگسالی هم آن علاقه را دنبال کنی.

امیرعلی دشتبان؛ نوجوان فیلمساز مشهدی و به عبارتی جوان‌ترین مدرس حوزه سینمایی کشور و خراسان رضوی همین شرایط را تجربه می‌کند.

به گفته خودش از کودکی علاقه خاصی به حوزه فیلم و سینما داشته و اینک به صورت جدی وارد وادی آموزش این مقوله نیز شده است و این در حالی است که تنها 17 سال سن دارد.

وی در گفت‌وگو با تسنیم می‌گوید: از دوران کودکی علاقه زیادی به سینما داشتم و تمام فیلم‌های آن زمان را همراه با پشت صحنه‌های آن‌ها تماشا می‌کردم و به مادرم گفتم که علاقه‌مند به حرفه بازیگری هستم؛ در یک جمع خانوادگی که آقای برز ارجمند نیز حضور داشت وی عنوان کرد  استعداد بازیگری دارم و همین انگیزه مضاعفی برایم شد.

تست بازیگری در سناباد

نخستین تست بازیگری را نزد استاد محمد جعفر نجفی که آن زمان دفتری در خیابان سناباد داشتند دادم و چندین و چند "اتود" زدم؛ ایشان پسندیدند و من را به خانم نسرین نیرومند معرفی کردند و دو سال کلاس‌های بازیگری سینما و تئاتر را به صورت مقدماتی و پیشرفته نزد وی آموختم.

حضور در ورک شاپ‌ها

 در آن زمان ورک شاپ‌های مختلف بازیگری را هم شرکت می‌کردم از جمله ورک شاپ فرشید تمری، علیرضا سوزنچی، مهدی حسن آبادی، هاشم حسنی، محمد چمنی و ...

سال 92 که تمام دوره‌های بازیگری را گذراندم به یک کار نمایشنامه‌خوانی به کارگردانی سمانه سپهری‌کیا دعوت شدم و در کار ایفای نقش کردم که سرانجام سال 93 در مجتمع امام رضا(ع) در سالن عروسکی روی صحنه رفت و بعد از آن پروژه در سال 94 در یک کار تئاتر صحنه‌ای که نمایش خیال روی خطوط موازی به کارگردانی هاشم قدمیاری بود دعوت شدم و در آن کار به ایفای نقش پرداختم که در سالن شمایل اجرا رفتیم.

نخستین پروژه سینمایی

در همین سال از طرف جواد عباسپور به فیلم کوتاه وی دعوت شدم و به عنوان بازیگر کار در آن پروژه حضور داشتم، این اولین پروژه سینمایی من بود. خیلی ذوق و شوق در آن کار داشتم، اما می‌شود گفت نقطه عطف هنری و کاری من هم شد و متوجه این قضیه شدم که تمام حواسم سمت کارگردان است و متوجه شدم که به کارگرانی خیلی علاقه دارم.

تمام کارهای ایشان را زیر نظر داشتم و بعد از تمام شدن پلان‌های من به وی درباره علاقه‌ام به کارگردانی گفتم و خواهش کردم که باز هم به سر صحنه بیایم و کنار ایشان پشت مانیتور بنشینم و وی هم قبول کرد و من تمام عوامل فیلم را زیر نظر داشتم تا با کارهای آنها به صورت دقیق‌تر آشنا شوم و بعد از اتمام پروژه متوجه شدم که کارگردانی را خیلی بیش از آنچه که تصور می‌کنم دوست دارم و در واقع فکر می‌کنم بازیگری راهی بود که بتوانم به کارگردانی سینما دست پیدا کنم.

چرخش به کارگردانی

شروع به مطالعه درباره سینما کردم؛ یادم می‌آید حدود 30کتاب از کتابخانه خریدم درباره‌ تاریخ سینما، ساختار سینما، مبانی و انواع سینما و ... 
می‌خواستم اطلاعاتم را درباره سینما کامل کنم؛ بعد از خواندن درباره ساختار و تاریخ و مبانی سینما شروع به خواندن کتاب‌های کارگردانی سینما کردم و تکنیک‌ها و ساختارهای سینمای کلاسیک و ‌مدرن و حتی پست مدرن را خوب یاد گرفتم و هر فیلمی که هر کتابی معرفی می‌کرد را سریعا تهیه و می‌دیدم.

حضور در کلاس فیلمسازی

بعد از گذشت یک سال تصمیم گرفتم به کلاس‌های فیلمسازی بروم تا سوال‌ها و شک‌هایی که درباره سینما در ذهنم بود را برطرف کنم.
اواخر سال 95 بود که در آموزشگاهی خصوصی زیر نظر استاد عباسپور  تعلیم دیدم و بعد از گذشت یک سال دوره فیلمسازیم را به پایان بردم  
و بجز جایزه بازیگری که در جشنواره‌های دانش‌آموزی کسب کردم، در سال 96 برای جشنواره دانش‌آموزی تصمیم به ساخت فیلم کوتاهی به نام پاییز روی دیوار گرفتم و جایزه بهترین کارگردانی را گرفتم و این جایزه به من خیلی قدرت و امید داد و خوشحال بودم که ثمره کار خودم را گرفتم
و علاوه بر آن در همان سال یک کار تئاتری را کارگردانی کردم و آن را به جشنواره دانش آموزی فرستادم و آن کار هم جایزه سومین کار را از جشنواره استانی گرفت.

گام‌های نخست تدریس

در همان سال از من دعوت شد تا در کارگاه بازیگری گروه صورتک به عنوان دستیار اساتید کار کنم و در آموزش‌ها به آنها کمک کنم و باز هم از خود همان اساتیدی که در آنجا بودند گروه‌داری و آموزش یاد می‌گرفتم؛ در سال 97 از من دعوت شد که به صورت مشترک با متولی گروه در آنجا برای بازیگران کودک و نوجوان تدریس کنم.

در بیش‌تر کارگاه‌های کودک و نوجوان از من دعوت می‌شد تا به صورت مشترک با استادی که مخصوص همان کارگاه بود تدریس کنیم و به گفته خودشان اگر هنرجویان ما ببینند کسی تقریبا در هم سن و سال‌های خودشان و هم نسل خودشان در آنجا شرکت و تدریس می‌کند، این کار سبب انگیزه در آنها می‌شود.

بعد از گذشت چند ماه از من دعوت شد برای کارگاه بازیگری بزرگسالان تا برای آنها هم آموزش بازیگری بگذارم و در مجموع تاکنون 7 کارگاه کودک و نوجوان و 3 کارگاه بزرگسالان دعوت شدم و آموزش دادم؛ در همان سال من انتخاب رشته کرده بودم و در هنرستان هنرهای زیبا رشته سینما را تحصیل می‌کردم و علاوه بر آن ورک شاپ‌های کارگردانی را شرکت می‌کردم از جمله ورکشاپ آقای مهدی رضایی، افشین محرابی، مداح حسینی و فرزاد موتمن و ... 

سال 97 در سریال "خط وصل" به کارگردانی سروش محمد زاده دعوت شدم و در آن به ایفای نقش پرداختم و این آخرین کاری بود که بازی کردم و در سال 98 فیلم کوتاهی به تهیه کنندگی انجمن سینمای جوان به نام جمعه ساختم و قصد اکران آن را هم داشتم اما مراحل پس از تولید کار همزمان با شیوع ویروس کرونا بود و اکران این کار به تاخیر افتاد و اکنون هم فیلمنامه‌ای آماده برای ساخت دارم.

5 پروژه سینمایی را عنوان دستیار کارگردان کار کردم. در مجموع راه یافتن در هنر برای من خیلی سخت بود زیرا در خانواده‌ام و حتی فامیل شخص هنرمند نداشتیم که راه را برایم نشان بدهد و یا صفر تا صد کار را به من بیاموزد  و خودم به این نتیجه رسیدم که هیچ کاری بدون تلاش انجام نمی‌شود اما خانواده‌ام همیشه مشوق من بودند و همیشه به من امید و دلگرمی می‌دادند؛ یک هنرجوی سینما هستم که هنوز کلی راه جلوی پایم است که باید طی کنم و خیلی مطالب هست که باید آموزش ببینم.

انتهای پیام/282/ ت

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار